زمین از ظلم و جور پر شده است، اما چرا خداوند زمین را توسط حضرت از قسط و عدل پر نمی کند؟! انسان ها باید به سقفی از اراده و طلب، که ماحصل تغییر در نفوس است، برسند که با همه وجود ظهور حضرت را طلب بکنند.

مثال: یکی از نمادهای عاشورا روحيه شهادت طلبي است و چنان در سال 61 هجري در ميان عده قليلي از شيعيان وجود داشت که از شيعه 6 ماهه علي اصغري تا پيرمرد 75 ساله مظاهري تشنه ی آن بودند.

حال بايد چه اتفاقي بيفتد که برای مثال يک کودک 6 ماهه در این زمان هم شهادت طلب بشود؟ چه بکنيم که پيرمردان 75 ساله ی ما هم شهادت طلب باشد؟

وقتی ما می گوییم که عاشورا بايد، هم در حوزه تفکر، هم در روحيه و هم در فرهنگ، چشم انداز شيعه در آستانه ظهور باشد، معنايش اين مي شود که مثلا در نظام آموزش و پرورش کشورهاي اسلامي مثل خود ايران براي اين موضوع باید جايگاهي قرار بدهند که نداده اند. چقدر طول ميکشد که ما شهادت طلبي را جزو عناصر آموزش و پرورش اسلامي قرار بدهيم؟ وقتي که اهداف رفتاري دوره هاي مختلف تحصيلي را در نظام آموزش و پرورش بررسي مي کنيم، مثلا در اول ابتدايی گفته مي شود توان خواندن و نوشتن داشته باشد، توانايی ادراک جهات مختلف را داشته باشد: شرق، غرب، شمال و جنوب، و سایر توانایی ها، اما در اين حال هيچ بحثي در مورد تفکر و فرهنگ عاشورايي نيست.

بنابراین تمام عناصر تربیتی در عالم تشیع باید در خدمت ایجاد تفکر، روحیه و فرهنگ عاشورایی برای شیعبان باشند تا با ایجاد آن ها، ظهور اتفاق بیفتد...